حکایت افشین و بودلف | تاریخ بیهقی
Description
گفت: انّا للّه و انّا الیه راجعون، بنشین تا بشنوی. بنشستم، گفت: اینک این سگ ناخویشتن شناس نیم کافر بو الحسن افشین بحکم آنکه خدمتی پسندیده کرد و بابک خرّم دین را برانداخت و بروزگار دراز جنگ پیوست تا او را بگرفت و ما او را بدین سبب از حدّ اندازه افزون بنواختیم و درجهیی سخت بزرگ بنهادیم، همیشه وی را از ما حاجت آن بود که دست او را بر بودلف- القاسم بن عیسی الکرخی العجلی- گشاده کنیم تا نعمت و ولایتش بستاند و او را بکشد که دانی عداوت و عصبیّت میان ایشان تا کدام جایگاه است، و من او را هیچ اجابت نمیکردم از شایستگی و کار- آمدگی بودلف و حقّ خدمت قدیم که دارد و دیگر دوستی که میان شما دو تن است.
صفحه ما در یوتیوب:
https://www.youtube.com/@ajkakaei
==========
حمایت ریالی:
شمار کارت
6396071250228020
شبا
IR580580320171301262272001
به نام مسعود امجدیان
جهت تبلیغات و اسپانسرینگ به آدرس زیر ایمیل بزنید:
kakaei.contact@gmail.com
See omnystudio.com/listener for privacy information.























